سی و پنج سال تحصیل رسمی باعث شده من احساس انزوا کنم. برخوردهای روزانه با نژادپرستی، جنسیت گرایی، و تجاوزات خرد منجر به مشکل در پیشرفت تحصیلی و حرفه ای شده است.
همه این موارد بر من به عنوان فردی که در محیطهای آکادمیک به عنوان یک زن/زن سیاهپوست شناخته میشود تأثیر گذاشته است.
در این خودمردم نگاری، من نثر روایی نمادین و مؤلفههای اصلی نظریه نژاد انتقادی (CRT) را درگیر میکنم تا تحلیلی از تجربیات شخصیام در زمینه آموزشی ارائه کنم.
“قهوه استارباکس شیشه ای سیاه بدون شکر و بدون خامه” یک عبارت محاوره ای است که برای توصیف یک زن سیاه پوست استفاده می شود که شخصیت فردی خود را بدون عذرخواهی به نمایش می گذارد.
تنظیمات در طول عمر من من دیدگاه و تحلیل فردی خود را ارائه میکنم که پاسخهای احساسی و فیزیکی را در بر میگیرد که در شرایط تحصیلی به عنوان یک زن سیاهپوست رخ میدهد.
خودقوم نگاری انعکاسی فرصتی برای بررسی مضامین کلیدی، چالشهای بالقوه، نقاط قوت و استراتژیهای آینده برای ایجاد فضاهایی در آموزش است که حامی و مشوق رشد هستند و در عین حال زنان سیاهپوست را پرورش میدهند تا در آنچه که طبیعی و ذاتی میراث فرهنگی و هویت و بیان خود هستند، متکی باشند.
رشد مثبت زنان سیاهپوست که به عنوان “قهوه سیاه بدون شکر و خامه” معرفی می شوند، بدون مداخلات فرهنگی عمدی پاسخگو نیست. افزودن قهوه سیاه قوی به محیط های دانشگاهی برای ادامه تلاش ها برای ایجاد یک سیستم آموزشی و جامعه عادلانه اجتماعی بسیار مهم است.
با استفاده از انعکاس و استعاره، من فرآیند ریاضی نویسی را در منطقه غرب میانه ایالات متحده آمریکا در دوگانگی شیوه های آموزشی آفریقا محور و اروپامحور توصیف می کنم.
با ارائه مفاهیمی برای ارتقاء دستیابی مؤثر به تحصیل، امیدوارم با خوانندگانی که ممکن است تجربیات مشابهی داشته باشند یا در موقعیتی باشند که برخوردهای نامطلوب یک زن سیاه پوست در محیط دانشگاهی در سطوح مختلف را کاهش دهند، ارتباط برقرار کنم. کلیدواژه ها زن سیاه پوست، تجاوزات خرد، نژادپرستی، جنسیت گرایی، تحصیلات